دهکده روابط بین الملل
 
 
منوی اصلی
صفحه نخـــــست
چــــاپ صفــــحه
خـــانه كردن وب
ذخـــــیره صفحه
پـست الکترونیک
بایگـــانی مطالب
در باره ی ما
 

بادرود بر کاربرمحترم هدف از ارائه مطالب این وبلاگ فقط درجهت شناختن بهتر فضای روابط بین الملل ومفاهیم مربوطه به آن است وبه هیچ عنوان به حزب یا گروهی هیچ تعلقی ندارد ونخواهد داشت. با سپاس -نیکنام
موضاعات
سخنی با شما خاورمیانه خلیج فارس مقالات سیاسی یک هفته باخبر سازمانهای بین المللی برگه هایی از تاریخ شخصیتهای بین المللی اندیشه سیاسی امنیت در روابط بین الملل کتابخانه پیمانهای بین المللی انرژی
پیوند وبلاگ
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان POWER PLAY و آدرس powerplay.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی


آرشیو ماهیانه
بهمن 1391
دی 1391
شهريور 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
نویسندگان
نویسندگان
پیوند وبلاگ
مرکز آموزش و پژوهش های بین المللی وزارت امور خارجه
یو . اس . کلوزآپ
مرکز مطالعاتی رند
وبلاگ دکتر پیروز مجتهدزاده
مرکز مطالعاتی و نظرسنجی پیو
موسسه مطالعاتی اسپن
موسسه بروکینگز
چشم انداز توسعه وامنیت
Barry Buzan
JOHN .MEARSHEIMER
Francis Fukuyama
FOREIGN AFFAIRS
Joseph Nye
بررسی استراتژیک
موسسه ابرار معاصر
انجمن ژئوپلیتیک ایران
پورتال جامع سیاسی
وبلاگ تخصصی سیاسی
پزوهشگاه مطالعات راهبردی
دانشکده روابط بین الملل
henry kissinger
وبلاگ دکتر مجید تفرشی
وبلاگ دکتر مجید استوار
سازمان ملل متحد
سازمان کشورهای صادر کننده نفت(اوپک)
دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
وزارت امور خارجه
مركز مطالعات عالي بين الملل
باشگاه انديشه
مركز پژوهش هاي علمي ومطالعات استراتژيك خاورميانه
کتابخانه دید
موسسه مطالعات ايران واوراسيا
پايگاه تخصصي سياست بين الملل
كتابخانه الكترونيكي وزارت امور خارجه
مرجع تخصصي علوم سياسي و روابط بين الملل
پرتال جامع علوم انساني
دفتر مطالعات سياسي وزارت امور خارجه
مرکز مطالعات استراتژیک
ایران دیپلماتیک
دیپلماسی ایرانی
حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

:: تمام پیوندها ::
 
طراح قالب و کد های جاوا...

كاربران آنلاين: نفر
تعداد بازديدها:
RSS

طراح قالب و کد های جاوا...

Www.LoxBlog.Com

کد های وجاوا :

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 54
بازدید دیروز : 23
بازدید هفته : 146
بازدید ماه : 145
بازدید کل : 242415
تعداد مطالب : 479
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


تماشا

بحران اقتصادی جهان و افزایش فروش تسلیحات

 
بحران اقتصادی جهان و افزایش فروش تسلیحات

 
 
 
 
 

مقدمه
تشدید بحران اقتصادی در جهان باعث شده است تا کشورهای غربی در مناطق مختلف جهان به تلاش برای افزایش فروش و صدور تسلیحات بپردازند. این در حالی است که فروش تسلیحات ناامنی اقتصادی، فقر و کشتار را در بسیاری از مناطق دنیا دامن زده است. با این وجود و به‌رغم افزایش فروش تسلیحات توسط کشورهای غربی جایزه صلح نوبل به سران اتحادیه اروپا برای تلاش آن در جهت حفظ صلح در 60 سال گذشته اعطا می‌شود. این امر تضاد و تناقض موجود در اهداف حقوق بشری اعلام شده از سوی غرب و اهداف سیاست خارجی آنها را بیشتر نشان می‌دهد. در این چارچوب، ایران‌هراسی و بزرگنمایی خطر ایران یکی از شیوه‌های این کشورها برای فروش تسلیحات به کشورهای منطقه است. این امر ضرورت دقت و ظرافت در موضع‌گیری‌های رسمی و غیررسمی جمهوری اسلامی ایران را در سطوح مختلف برای خنثی کردن طرفند غرب گوشزد می‌کند.
در این چارچوب حدود یک سال پیش کنگره آمریکا یک قرارداد تسلیحاتی 10ساله به ارزش 60 میلیارد دلار با عربستان سعودی را تأیید کرد. این قرارداد شامل فروش هواپیماهای «اف ـ ۱۵»‌، هلی‌کوپتر، موشک‌های مختلف، بمب، رادارهای هشداردهنده و دستگاه‌های ویژه دید در شب می‌شد. پاره‌ای از نمایندگان تنها زمانی به این معامله رأی دادند که به آنها اطمینان‌خاطر داده شد که افزایش توان نظامی عربستان تهدیدی برای برتری تسلیحاتی رژیم اسراییل در منطقه نخواهد بود.
 همچنین تسلیحاتی شامل جت‌‌جنگی، تانک و غیره به ارزش ۳۱ میلیارد یورو از سوی آمریکا راهی مهم‌ترین متحدان این کشور در خاورمیانه خواهد شد. قرار است هواپیماهای جنگی «اف ـ 15» به ارزش 30 میلیارد دلار (۲۳ میلیارد یورو) به عربستان سعودی فروخته شود. عربستان صاحب ۸۴ فروند هواپیمای جدید و70 فروند جت خواهد شد. حدود ۱۱ میلیارد دلار (تقریبا ۸ میلیارد و 400 هزار یورو) تسلیحات نیز روانه عراق خواهد شد. قرار است عراق از آمریکا جنگند‌ه‌های «اف ـ ۱۶»، تانک، کلاه‌های ایمنی و خودروهای ویژه‌ی جاده‌های صعب‌العبور دریافت کند. آمریکا نگران است که مالکی از ارتش خود برای سیادت اکثریت شیعه عراق بر اقلیت سنی ‌استفاده کند. جیمز جفری، سفیر آمریکا در عراق، نیز نگرانی خود را از عقد پیمان‌های نظامی کشور متبوعش با عراق ابراز کرده است. همچنین نزدیک‌تر شدن دولت بغداد به جمهوری اسلامی ایران نیز برای آمریکا که هدف تبدیل عراق به عاملی برای تعادل در منطقه را دارد نگران‌کننده است.
 انگلیس و فروش تسلیحات
 انگلیس نیز تلاش زیادی برای فروش تسلیحات انجام داده است. سفرهای «کامرون» با تمرکز بر معاملات نظامی و امتیازات نفتی برای شرکت‌های انگلیسی نشان می‌دهد انگلیس به‌دنبال تقویت روابط با شرکای خاورمیانه‌ای خود است. چنانچه در سال 2012 انگلیس و امارات متحده عربی قرارداد همکاری دفاعی امضا کرده‌اند. انگلیس درتقویت روابط اقتصادی و دیپلماتیک با شرکای خاورمیانه‌ای، مقابله با تهدید برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران بهانه کرده است. دو کشور یک «شرکت صنعتی دفاعی» ایجاد کرده‌اند که بر تقویت همکاری درباره جنگنده «تایفون» و دیگر تکنولوژی‌ها متمرکز است.جنگنده «تایفون» یا «یوروفایتر» یک هواپیمای جت چندکاره است که با «راپتور F-22» و «لایتنینگ F-35» قابل‌قیاس می‌باشد. کامرون، معامله‌ حداقل 60 «یوروفایتر» به ارزش تقریباً 5/9 میلیارد دلار را انجام داده است. به موازات این قرارداد امارات متحده عربی در حال مذاکره برای خرید جت‌های «داسالت رافال» فرانسوی نیز هست. کامرون به عربستان سعودی سفر کرد و در آنجا نیز با شاه عبدالله و ولیعهد «سلمان» درباره فروش تسلیحات بحث و مذاکره نمود.
تلاش آلمان برای فروش سلاح
آلمان نیز به‌دنبال فروش هرچه بیشتر تسلیحات است. دولت آلمان در نظر دارد با ارائه تسهیلاتی برای صادرات سلاح و انواع تجهیزات نظامی به اقتصاد این کشور رونق بخشد. هدف اصلاح قوانینی است که صادرکنندگان آلمانی را در وضعیت نامناسبی قرار می‌دهند. در جریان دیدار آنگلا مرکل، از اندونزی، اندونزی، خواستار امضای تفاهم‌نامه‌ای شد که در آن همکاری‌های نظامی بیشتری میان آلمان و اندونزی انجام شود. اندونزی در نظر دارد ارتش خود را مدرنیزه کند. در ماه مارس سال جاری الجزایر قراردادی به ارزش 400 میلیون یورو با شرکت «تیسن کروپ» آلمان برای خرید دو ناوچه و بالگردهای همراه آن امضا کرد. قرار است ۱۶ مربی آلمانی از سال 2013 تا 2017 این مسئولیت را به عهده گیرند. هزینه آموزش سربازان الجزایری حدود ۱۲میلیون یورو است.
فروش سلاح به عربستان
در این ارتباط در ماههای اخیر عربستان سعودی خواهان خرید تانک‌های جنگی از آلمان شده است. عربستان در پی خرید حدود 600 تا 800 تانک جنگی مدرن، مدل «لئوپارد ۲» از آلمان است. عربستان سعودی پس از مدت‌ها بررسی میان دو گزینه‌ی‌ تانک‌های آمریکایی «آبرامز ام ۱» و تانک‌های آلمانی «لئوپارد ۲» تصمیم به خرید تانک‌های آلمانی گرفت. درخواست تازه عربستان می‌تواند آینده دو شرکت «کرواس مافی وگمن» و «راین متال»، سازندگان تانک‌های لئوپارد ‎را تضمین کند. ‎در شرایطی که وزارت دفاع این کشور در حال حذف خدمت سربازی و کوچک کردن ارتش است، شرکت‌های تسلیحاتی آلمان برای ادامه فعالیت خود نیازمند به قراردادهای تازه‌ فروش هستند.
در این ارتباط و در حالی که آمریکا ایران را به عنوان تهدید معرفی می‌کند، سازمان مدافع صلح BICC که یکی از اهداف آن روشنگری در زمینه‌ هزینه‌های نظامی است، اعلام کرد که رقابت تسلیحاتی در جهان شدت یافته است. در خاورمیانه بیش از سایر کشورهای جهان برای تسلیحات نظامی هزینه می‌شود. تقریبا تمامی کشورهای خاورمیانه در40 رده‌ نخست فهرست این سازمان مدافع صلح قرار گرفته‌اند. رژیم اسرائیل در صدر این فهرست واقع شده است و سوریه در رده‌ سوم، اردن در رده‌ پنجم، کویت در رده‌ هشتم، عربستان سعودی در رده‌ دهم و ایران در رده‌ سی‌ودوم قرار دارد. کارشناسان هشدار می‌دهند که خاورمیانه در معرض خطر انفجار قرار دارد.


دکتر حسن شکوه، کارشناس مسائل اقتصادی
ابرار معاصر




 

 
 

 



روسیه بازیگر مسلط در بازار تسلیحات هند
روسیه بازیگر مسلط در بازار تسلیحات هند
 
     
سفر اخیر پوتین به هند که در آستانه شصتمین سالگرد برقراری روابط میان هند و روسیه، به دهلی نو صورت گرفت، با امضای قراردادهای کلان نظامی همراه بود. در این سفر قراردادی 2/2 میلیارد دلاری برای مونتاژ 42 فروند جنگنده سوخو Su-30 و قراردادی 3/1 میلیارد دلاری برای فروش 71 فروند هلی‌کوپتر نظامی Mil Mi-17 میان دو کشور منعقد شد. این قراردادها را می‌توان در راستای تداوم سنت همکاری‌های وسیع نظامی میان دو کشور که از دهه 1960 تا کنون رو به توسعه بوده، ارزیابی کرد.
تعاملات نظامی هند و روسیه چند دهه قدمت دارد. هند از دوران شوروی همواره مهمترین خریدار تسلیحات روسی بوده است و در واقع بنیان صنعت دفاعی این کشور رنگ و بوی روسی دارد. از دیگر سو مهمترین چهره قدرت و قابلیت روسیه در حوزه نظامی است و این قابلیت مهمترین اهرم روسیه در تعامل با کشورهای در حال توسعه است.
سابقه همکاری‌های نظامی هند و شوروی سابق به 1962 بازمی‌گردد، هنگامی‌که هند برای نخستین‌بار هلی‌کوپتر، هواپیماهای ترابری و جنگنده‌های میگ-21 را از شوروی دریافت کرد. در همین سال هند و پاکستان با تحریم تسلیحاتی غرب مواجه شدند و همین امر زمینه را برای ورود گسترده شوروی به صنعت دفاعی و نظامی هند فراهم آورد، به‌گونه‌ای که در آستانه فروپاشی شوروی، 70 درصد تجهیزات نیروی زمینی، 80 درصد تجهیزات نیروی هوایی و 85 درصد تجهیزات نیروی دریایی این کشور ساخت شوروی بود.
در دوران پس از فروپاشی شوروی نیز دو کشور بلافاصله در 1993 قراردادی برای همکاری بلندمدت در زمینه نظامی امضا کردند. این قرارداد در سال 2000 به مدت 10 سال دیگر تمدید شد. در این دوره در سال 2004 هند موفق به خرید ناو هواپیمابر ادمیرال گورشکوف  به مبلغ 5/1 میلیارد دلار شد.  البته مجموع این قرارداد با در نظر داشتن ایجاد تاسیسات بندری لازم توسط روسیه به 3 میلیارد دلار رسیده است. این ناو هواپیمابر قرار بود در سال 2008 به هند تحویل داده شود، اما به دلیل برخی مشکلات در روند نوسازی این ناو و مهمتر آنکه روس‌ها به دفعات قیمت آن را افزایش دادند و تا حدی باعث رنجش هندی‌ها نیز شدند، قرار شد نهایتا تا سال 2012 به هند تحویل داده شود. اما در ماه اکتبر نیز تحویل این ناو بدلیل بروز مشکلاتی در موتور آن با تاخیر مواجه شد. روس‌ها وعده کرد‌ه‌اند تا اواخر سال 2013 این ناو را به هندی‌ها تحویل دهند.
هند در سال‌های اخیر دومین خریدار بزرگ تسلیحات در جهان بوده است. بنابراین هند به عنوان مشتری سنتی تسلیحات روسی و کشوری که هنوز 80 درصد نیازهای تسلیحاتی خود را از روسیه تامین می‌کند، برای این کشور از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اهمیت این کشور برای روس‌ها هنگامی بهتر قابل درک می‌شود که توجه داشته باشیم سهم روس‌ها از بازار تسلیحاتی جهان از 44 درصد (در مقابل 29 درصد سهم آمریکا) در اواخر دوران شوروی به 4 درصد در اواخر دهه1990 کاهش یافت و آنان با تلاش‌های بسیار و نفوذ در بازارهایی چون هند و چین توانسته‌اند این سهم را به 24 درصد در سال 2011 برسانند. در وضعیت فعلی و بنابر آمارهای موسسه مطالعات صلح استکهلم، هند مهمترین بازار برای صادرات تسلیحاتی روسیه است و 33 درصد کل صادرات این کشور را جذب می‌کند، به گونه‌ای که 80 درصد کل واردات تسلیحات هند از روسیه است و بریتانیا با 6 درصد و اسراییل با 4 درصد در رده‌های بعدی صدور تسلیحات به هند قرار دارند. ارقام به خوبی گویای این امر هستند که روسیه با فاصله بسیار از رقبا بر بازار تسلیحاتی هند مسلط است.
در وضعیت فعلی هند تنها کشوری است که با روسیه قراداد خرید تسلیحات و کمک‌های نظامی و فنی بلندمدت از سال 1994 منعقد کرده است. در چارچوب این قرارداد هند حداقل سالانه حدود 2 میلیارد دلار از روسیه تسلیحات و خدمات فنی دریافت می‌کند. از سال 2000 تا 2010 روسیه 30 میلیارد دلار تسلیحات به هند فروخته است. البته رقبای روسیه بویژه اروپایی‌ها، آمریکا که بازیگر تازه واردی است و نیز اسراییل، سرسختند و می‌توانند در آینده سهم روسیه را در این بازار بزرگ و روبه گسترش کاهش دهند. شاهد این مدعا آنکه روس‌ها در سال 2011 در بزرگترین معامله تسلیحاتی تاریخ هند از رقبای فرانسوی خود شکست خوردند. در این جدال که بر سر فروش 126 فروند هواپیمای جنگنده به نیروی هوایی هند به ارزش 11 میلیارد دلار درگرفت، روس‌ها با فرانسوی‌ها، آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها وارد رقابت شدند و در حالیکه اغلب کارشناسان، روسیه را برنده این میدان می‌دانستند در نهایت فرانسه وارد مذاکرات نهایی برای انعقاد این قرارداد کلان با هند شد، رخدادی که شکستی مهم برای روسیه به‌شمار می‌آید. افزون بر این در سال 2012 نیز شرکت بوئینگ در رقابت با شرکت‌های روسی برای انعقاد قراردادی 1/1 میلیارد دلاری با نیروی هوایی هند البته به لطف لابی‌گری شدید دولت اوباما برنده شد.
خلاصه آنکه روسیه هنوز فاصله‌ای عظیم با رقبا در بازار تسلیحاتی هند دارد و این مناسبات مهمترین بعد روابط این کشور با هند محسوب می‌شود، اما آنچه روشن است آنکه روسیه در آینده نمی‌تواند به‌راحتی به موقعیت مسلط خود در این بازار ادامه دهد، زیرا با تعمیق مناسبات هند و مجموعه غرب، رقبای سرسختی به این بازار وارد شده‌اند، رقبایی که در دو سال گذشته توانسته‌اند قراردادهایی به ارزش بیش از 15 میلیارد دلار را از چنگ روس‌ها درآورند. 
 
 
دکتر محسن شریعتی‌نیا، کارشناس مسائل آسیا
ابرار معاصر




 




آسیاگرایی آمریکا و تحدید چین

 

آسیاگرایی آمریکا و تحدید چین
 

 

 

انتشار گزارش شورای ملی اطلاعات آمریکا در کنار انبوه تحلیل‌ها در مورد افول آمریکا و انتقال قدرت به آسیا از آمریکا و اروپا در سال٢٠٣٠، بیانگر مسئله مهم دیگری در سیاست خارجی آمریکا است. گزارش روند جهانی یکی از اصلی‌ترین انتشارات شورای ملی اطلاعات آمریکاست و برای رئیس‌جمهوری تهیه می‌شود که قرار است بر سر کار بیاید. این گزارش در فاصله روز انتخابات و روز مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید به وی ارائه می‌شود تا مهمترین مسائل و سناریوهایی که آمریکا در سال‌های آینده با آن مواجه است را پیش‌بینی کند. گزارش امسال روند جهانی بر وضعیت آمریکا در نظام بین‌الملل تمرکز دارد و به وضعیت بازیگران دولتی و غیردولتی فعال در صحنه جهانی پرداخته است. این گزارش تلاش دارد تا سرعت تحولات جهانی را تخمین بزند و بحران‌های جهانی را در آینده ترسیم نماید. گزارش تأکید دارد که تا سال 2030 در جهان دیگر قدرت هژمونیکی وجود نخواهد داشت و قدرت به صورت شبکه‌ای و ائتلافی در یک دنیای چندقطبی در خواهد آمد. در بهترین حالت، همکاری سیاسی فزاینده‌ای بین آمریکا و چین شکل خواهد گرفت و البته چنین همکاری‌ای نیازمند بروز بحرانی بسیار جدی مانند صف‌کشی هسته‌ای بین چین و هند است. از طرف دیگر تغییر ویژگی‌های جمعیتی در اروپا و کشورهای صنعتی مانند ژاپن، کره جنوبی و تایوان، رشد اقتصادی را در این مناطق با مشکل روبه‌رو خواهد کرد. این گزارش به پیشرفت‌های تکنولوژیک نیز پرداخته و حتی فضایی را ترسیم می‌کند که تسلط بر تکنولوژی پیشرفته عامل برتری قدرت‌های بزرگ در آینده خواهد بود و دارندگان آن لزوماً دولت‌ها نیستند.
با این حال نکته قابل توجه این گزارش پرداختن به وضعیت چین است. در گزارش تصریح شده که چین ظرف دو دهه به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان از آمریکا پیشی خواهد گرفت. گزارش روند جهانی اولین گزارشی نیست که به صورت رسمی و در بلندپایه‌ترین نهادهای رسمی منتشر می‌شود تا نسبت به افزایش قدرت چین هشدار دهد. در ژانویه ٢٠١٢ نیز گزارش استراتژی دفاعی آمریکا به شکل عمده به بررسی چگونگی برخورد آمریکا با تهدیدهای آینده به‌ویژه چین اختصاص یافت. اوباما ضمن معرفی استراتژی جدید دفاعی این کشور اعلام کرد که آمریکا همچنان در صدد حفظ برتری نظامی خود است و به این خاطر حضور نظامی آمریکا در آسیا و حوزه اقیانوس آرام افزایش خواهد یافت. وی حتی تأکید کرد که در این مناطق صرفه‌جویی و کاهش بودجه اجرا نخواهد شد. اوباما با پیروزی در انتخابات نیز اولین سفر خارجی خود را به سه کشور آسیای جنوب شرقی انجام داد و بر تعمیق حضور نظامی آمریکا در حوزه آسیا ـ پاسفیک تأکید کرد. در واقع چین در سال‌های اخیر یکی از نگرانی‌های عمده آمریکا بوده است، به‌ویژه اینکه به لحاظ اقتصادی آمریکا وابستگی زیادی نیز به چین پیدا کرده است و بیشتری بدهی را به این کشور دارد. گزارش روند با ترسیم وضعیت جهان آینده تلاش دارد تا این امکان را برای سیاستگذاران آمریکایی فراهم کند که امکان تغییر وضعیت آینده نیز وجود دارد. در واقع تأکید گزارش بر این است که اگر روند کنونی بدون تغییر ادامه یابد پیش‌بینی ارائه شده به حقیقت می‌پیوندد. گزارش عوامل برگرداننده بازی یا تغییر فاکتورهای تأثیرگذار جهانی را شامل بحران اقتصادی کمرشکن برای جهان، ناکارآمدی‌ حکومت‌ها، درگیری‌ها و مناقشات داخلی و بین‌المللی، تأثیر تکنولوژی‌های نوین در تغییر چهره سیاسی و اقتصادی جهان و توانایی آمریکا در همکاری با کشورهای دیگر برای بازسازی نظام بین‌الملل می‌داند.
در واقع فعالیت‌ها و اقدامات آمریکا در سال‌های اخیر نیز گویای آن است که آمریکا درصدد کسب همکاری کشورهای دیگر برای بسیاری از مشکلات در مناطق مختلف به‌ویژه در خاورمیانه است. این امر هر چند امکان یکه‌تازی‌های آمریکا را محدود می‌کند اما می‌تواند به برخی اهداف خود با هزینه‌هایی بسیار کمتر دست یابد. مورد لیبی به‌خوبی نشان داد که آمریکا ترجیح می‌دهد در برخی مسائل بحرانی مداخله کمتری داشته باشد. صرفه‌نظر از دلایل اقتصادی چنین رویکردی بیانگر آن است که سیاستگذاران این کشور درصددند تا بخش قابل توجهی از توان و انرژی خود را مصروف رقیبی کنند که به صورت بالقوه رقیبی هماورد و همتا برای آمریکاست و در آینده نه‌چندان دور منافع آمریکا را تهدید می‌کند. با فروپاشی شوروی برای بیش از یک دهه آمریکا عرصه‌ای یافت که بدون وجود قدرتی برابر با خود بتواند به ماجراجویی سیاسی و لشکرکشی نظامی بپردازد. اما در سالهای اخیر خطر ظهور یک همتای جدید باعث شده حسابگری و واقعگرایی بار دیگر مانند دوران جنگ سرد مورد توجه مقام‌های آمریکایی قرار گیرد. برخی اندیشمندان برجسته معتقدند آمریکا اکنون دوباره به سنت رئالیستی خود و در نظر گرفتن منافع حیاتی‌اش بازگشته است و از طرف یک قدرت در حال ظهور احساس خطر می‌کند. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب جدی است و آمریکا مجبور است تمام توان خود را صرف مقابله با این قدرت در حال ظهور کند. از این‌رو شاید مناطق و کشورهای دیگر از جمله مسائل منطقه خاورمیانه اولویت‌های بعدی آمریکا باشند. این کشور تلاش دارد تا این‌گونه مسائل را از طریق چندجانبه‌گرایی و صرف وقت و هزینه کمتر حل کند. از آنجا که قدرتی همتا در حال ظهور است و نشانه‌های ظهور قدرتمند آن برای آمریکا قابل چشم‌پوشی نیست.
با این حال باید به این مسئله توجه کرد که کمرنگ شدن نشانه‌های هژمونی آمریکا و انتشار گزارش روند جهانی آنگونه که برخی تصور می‌کنند به این معنا نیست که به‌زودی شاهد نابودی آمریکا خواهیم بود. در نظر نگرفتن واقعیت به شکلی که هست و تلاش برای تفسیر و مسائلی که خواسته ماست اما هنوز رخ نداده است، نمی‌تواند تحلیل واقع‌گرایانه‌ای باشد. آمریکا هنوز به لحاظ اقتصادی، تکنولوژیک و نظامی از کشورهایی نظیر چین و هند فاصله زیادی دارد. چین در آینده قدرتی است که به‌ویژه به لحاظ اقتصادی همتای جدی آمریکا می‌شود و حتی می‌تواند این کشور را پشت‌سر بگذارد اما هنوز در زمینه‌های دیگر به‌ویژه نظامی فاصله زیادی با آمریکا دارد. از طرف دیگر چین کشوری است که به‌رغم ایدئولوژی کمونیستی خود سبک سرمایه‌داری را برای بقای خود انتخاب کرده است. در واقع چین با کنار گذاشتن مواضع سرسختانه خود در روابط خارجی تلاش کرده تا از فرصت‌های جهان سرمایه‌داری بهره‌مند شود و اکنون خواه‌ناخواه بخشی از نظام سرمایه‌داری و متأثر از آن است. بنابراین در سال‌های آینده شاید با یک آمریکای تغییریافته روبرو شویم که دست از ماجراجویی برمی‌دارد اما در آینده کسانی توان رقابت با آمریکا را دارند که از الگوی همین کشور پیروی کرده‌اند.
 
ابرار معاصر

افسانه احدی، کارشناس مسائل آمریکا

 


ائتلاف ها در جهان تک قطبی

ائتلاف ها در جهان تک قطبی

استفن والت- استاد روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد- یکی از نظریه‌پردازان بنام است که با ژرف‌نگری، نظریات خود را در زمینه ائتلاف‌های بین‌المللی، به ویژه در عصر نظام‌ تک‌قطبی بیان می‌کند.

در طول تاریخ جنگ و صلح همواره از موضوعات اساسی در روابط میان ملت‌ها و دولت‌ها به شمار می‌رفته است. از این رو امنیت و تامین آن همواره جزء دغدغه‌های اساسی دولت‌ها بوده و هست. به ویژه از دوره وستفالی تاکنون یکی از راه‌های تامین امنیت همکاری با دیگر دولت‌ها بوده است. جدای از اینکه نیات کشورهای موتلف چه باشد، معمولا متعهد می‌شوند که یکدیگر را هنگام جنگ یا تهدیدهای مشترک یاری برسانند.

ائتلاف یک تعهد رسمی یا غیر رسمی به همکاری امنیتی میان دو یا چند دولت با نیت افزایش قدرت، امنیت و نفوذ هریک از آنان است. عنصر کلیدی در معنادار ساختن یک ائتلاف، تعهد به حمایت متقابل در برابر تهدیدات ناشی از یک یا چند بازیگر خارجی است. در دهه‌های اخیر ظهور نظم تک‌قطبی، بر ماهیت ائتلاف‌های موجود تاثیرات عمیقی گذاشته است. از آنجا که توزیع قابلیت‌ها بر منابع تهدید و چگونگی مواجهه با آنها (گزینه‌های در دسترس برای ائتلاف‌سازی) تاثیری تعیین کننده می‌گذارد، از این رو نظم تک‌قطبی تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر ماهیت ائتلاف‌های موجود دارد. از آنجا که وضعیت تک‌قطبی وضعیتی نادر و جدید است به همین لحاظ اجماعی بر سر تاثیر آن بر ائتلاف‌ها وجود ندارد. افزون بر این هنوز ادبیات غنی‌ای راجع به این موضوع شکل نگرفته است. در ادبیات محدودی که راجع به ائتلاف در دوران پس از جنگ سرد وجود دارد، دیدگاه‌های متفاوتی بیان شده است. بعضی معتقدند که تک‌قطبی شدن ائتلاف‌ها را بی‌معنا کرده است. بعضی دیگر برآنند که این وضعیت دیگر قدرت‌ها را به یکدیگر نزدیک‌تر می‌کند و به شکل‌گیری ائتلاف موازنه‌گرانه‌ای منجر خواهد شد. دیگران معتقدند که قدرت‌های متوسط موجود فاقد ظرفیت لازم برای موازنه قدرت کردن آمریکا هستند. اینان معتقدند چنین دولت‌هایی به جای موازنه کردن  آمریکا با آن همراهی می‌کنند. دیگران استدلال می‌کنند که دولت‌های متوسط نه به خاطر ترس از آمریکا بلکه به‌دلیل تهدیدات منطقه‌ای که با آن مواجهند با این کشور وارد ائتلاف می‌شوند تا این تهدیدات را پاسخ گویند. هدف اصلی بیشتر ائتلاف‌ها، تجمیع قابلیت‌های اعضای آن برای پیشبرد منافع آنان به ویژه در حوزه امنیتی است. در ادبیات موجود، ائتلاف‌ها عمدتا به عنوان پاسخی در برابر تهدیدات مفهوم‌بندی شده‌اند. تهدید محصول قدرت، مجاورت قابلیت‌های تهاجمی و نیات تهاجمی است. موازنه‌گری تنها انگیزه ائتلاف نیست گاهی همراهی با تهدید هم انگیزه ائتلاف می‌شود. دولت‌هایی که مشکلات داخلی دارند برای رفع آنها متکی به موتلفان خارجی می‌شوند. از دیگر سو ائتلاف‌ها اسلحه قدرت‌های بزرگ و ابزار مدیریت آنان هستند. به تدریج ادبیاتی که راجع به روابط درون ائتلافی شکل گرفت بر چهار پایه متمرکز شد:

1.‌ توزیع مسؤولیت‌ها در درون یک ائتلاف؛ قدرت یا قدرت‌های اصلی معمولا عمده بار یک ائتلاف را به دوش می‌کشند و اعضای کوچک میل به سواری مجانی دارند.

2.‌ انسجام ائتلاف و رهبری آن؛ هرچه توزیع قابلیت‌ها در درون یک ائتلاف بیشتر باشد امکان تداوم آن بیشتر است و رهبران امکان بیشتری برای دیکته کردن سیاست خاصی بر اعضا دارند.

3.‌ خطر رهاسازی ائتلاف

4.‌ بعضی دیگر بر تاثیر هنجارها و نهادینگی بر ائتلاف‌ها تاکید می‌کنند و معتقدند که ائتلاف‌ها هنگامی بادوام‌تر و مؤثرترند که اولا به شدت نهادینه باشند، ثانیا اعضای آنها رژیم‌های لیبرال باشند و ثالثا هنجارهای شفافی بر قواعد تصمیم‌سازی در ائتلاف حاکم باشند. فارغ از تفاوت‌های نظری ادبیات موجود درباره ائتلاف، یک نکته در این ادبیات مشترک است و آن اینکه عمدتا متعلق به دوران دوقطبی‌اند و بر مبنای تجربیات آن دوران نگاشته شده‌اند و اطلاق آنها بر نظم ماهیتا متفاوت  با دشواری‌های جدی مواجه است.

بنابراین ما به روش‌های جدیدی برای تبیین ائتلاف‌ها نیازمندیم. تک‌قطبی، سیستمی است که در آن یک دولت سهم غیر متعارفی در کنترل منابع سیاسی سیستم دارد. در این سیستم تک‌قطب با رقیب ایدئولوژیکی مواجه نیست و نقش آن به عنوان مدل برای دیگران به چالش کشیده نمی‌شود. بعضی معتقدند آستانه تک‌قطبی، شرایطی است که در آن یک دولت به اندازه‌ای قدرتمند است که دیگران اساسا از امکان شکل دهی به ائتلاف ضد هژمونیک در برابر آن برخوردار نیستند. گرچه انتقاداتی به این تعریف وارد است اما این نکته روشن است که تسلط آمریکا به تصورات، محاسبات و امکانات در دسترس دیگران شکل می‌دهد.

از این رو برای تبیین پویایی ائتلاف‌ها در سیستم بین‌الملل موجود باید علاوه بر توزیع قدرت به ویژگی‌های خاص آمریکا همچون موقعیت جغرافیایی، نظام سیاسی و... توجه کرد. به طورکلی قدرت‌های ضعیف‌تر در نظم تک‌قطبی سه گزینه پیش رو دارند:

1.‌ برای محدود کردن نفوذ تک‌قطب با یکدیگر متحد شوند

2.‌ با تک‌قطب متحد شوند تا از اقدامات آن حمایت کنند یا از قدرت آن در جهت اهداف خود بهره گیرند

3.‌ بی‌طرف بمانند

در واقع در این سیستم ائتلاف‌ها در واکنش به قدرت مسلط به وجود می‌آیند؛ خواه واکنش همراهی کننده یا محدود کننده. این سیستم غیر متعارف چند پیامد آشکار برای رفتار ائتلافی کشورها در بر دارد:


1.‌ آزادی عمل گسترده‌تر برای تک‌قطب
در این سیستم از آنجا که تک‌قطب رقیبی ندارد بی‌محابا و بدون احتیاط به هر اقدامی که بخواهد دست می‌زند؛ به عنوان مثال اگر همچنان شوروی موتلف عراق بود آمریکا در رفتار با آن بیشتر احتیاط می‌کرد. افزون بر این در این سیستم، تک‌قطب در انتخاب موتلف از آزادی عمل گسترده‌ای برخوردار است. این آزادی عمل می‌تواند پیامدهای مخربی همچون پیامدهای حمله به عراق داشته باشد.


2.‌ موانع گسترده‌تر در شکل گیری موازنه‌گری ضد هژمونیک
در این سیستم، شکل دهی به ائتلاف به دلیل هزینه‌های فراوانش بسیار مشکل‌تر بوده و موقعیت جغرافیایی آمریکا هم که از دیگر قدرت‌ها جداست، این دشواری‌ها را دوچندان می‌کند. افزون بر این آمریکا می‌تواند با استراتژی تفرقه بینداز و حکومت کن مانع از شکل‌گیری این ائتلاف‌ها شود.


3.‌ اعتبار و اهرم
در این سیستم اعتبار ائتلاف با تک‌قطب کاهش می‌یابد زیرا تک‌قطب نیازی به سپردن تعهد محکم نمی‌بیند. از طرفی اهرم‌های کشورهای کوچک در قبال قطب از بین‌رفته و اعتبار آنها کاهش یافته است. این نکته روشن است که اهرم‌های این کشورها در مقابل آمریکا نسبت به دوران جنگ سرد به طور فاحشی از میان رفته است. البته این بدین معنا نیست که دولت‌های کوچک هیچ اهرمی ندارند بلکه دولت‌هایی که در موقعیت استراتژیک قرار دارند یا امکانات استراتژیکی دارند می‌توانند بر تک‌قطب تاثیر بگذارند.


4.‌ آشفتگی یا رهایی؟
ویژگی نهایی این سیستم، آشفته شدن تک‌قطب با معضلات ناشی از یک سیاست خارجی دارای دستور کار گسترده است. اگر تک‌قطب بخواهد در حل این معضلات فعالانه وارد عمل شود، نمی‌تواند بر یک موضوع متمرکز شود و همین اشتغالات گسترده او زمینه را برای استفاده دیگران از فرصت فراهم می‌آورد؛ به عنوان مثال آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد و باعث شد ایران، چین و کره شمالی از فرصت پدید آمده استفاده کنند. از طرف دیگر قدرت بزرگ می‌تواند از زیر بار این مسؤولیت‌ها شانه خالی کند و به سواری مجانی بپردازد و مسؤولیت‌ها را به گردن قدرت‌های منطقه‌ای بیندازد.


   استراتژی‌های ائتلاف در نظم تک‌قطبی
با این توضیحات استراتژی‌های ائتلاف را در سیستم تک‌قطبی به صورت طیف زیر می‌توان نشان داد:

  قطب
                                 
موازنه منطقه ای       همراهی بی طرفی      موازنه نرم              موازنه سخت

  موازنه سخت
این نوع از موازنه که تقریبا با مفهوم کلاسیک موازنه قدرت مترادف است، به دو شکل داخلی و خارجی می‌تواند صورت گیرد. در سیستم فعلی نشانه‌های اندکی دال بر شکل دهی به این نوع موازنه در برابر آمریکا وجود دارد؛ گرچه تلاش‌های ایران و کره شمالی برای دستیابی به توان هسته ای، افزایش بودجه نظامی چین و همکاری امنیتی چین و روسیه را شاید بتوان در این راستا تفسیر کرد اما این رفتارها هنوز با استانداردهای موازنه سخت فاصله دارند. شکل نگرفتن موازنه سخت نشان می‌دهد که موازنه نه در برابر قدرت بلکه در برابر سطح تهدید صورت می‌گیرد.  در واقع دولت‌ها تا زمانی که مطمئن نباشند که این اقدام آنان درست است، هزینه‌های موازنه مانند تنبیه از سوی دولت مسلط، مخارج نظامی و کاهش میزان استقلال خود را نمی‌پردازند. به بیان روشن‌تر دولت‌ها تا وقتی تک‌قطب را تهدیدی فوری و قطعی علیه خود نبینند، در برابر آن دست به موازنه نمی‌زنند.


  موازنه نرم
موازنه نرم در قبال بعضی سیاست‌های تک‌قطب صورت می‌گیرد و نه در مقابل توزیع کلی قدرت. در موازنه سخت، نوع سیاست‌هایی که تک‌قطب یا دولت دیگری در پیش می‌گیرد مهم نیست بلکه کنترل این دولت اهمیت دارد. در مقابل، موازنه نرم توزیع موجود قدرت رامی پذیرد و در جست‌وجوی کسب نتایج بهتر در درون آن است. در نظم موجود که آمریکا موقعیت مسلطی دارد، موازنه نرم عبارت است از: «اقدام آگاهانه و هماهنگ دیپلماتیک برای کسب نتایجی معارض با اولویت‌های آمریکا؛ نتایجی که اگر موازنه‌گران از یکدیگر تا حدی حمایت متقابل نکنند، حاصل نمی‌شود.» در واقع در موازنه نرم به جای تجمیع نیروهای نظامی، تجمیع قابلیت‌های دیپلماتیک برای حراست از منافع شکل می‌گیرد. با این تعریف، موازنه نرم در پی محدود ساختن توانایی آمریکا برای تحمیل اراده‌اش بر دیگران است. ناتوانی آمریکا در گرفتن مجوز از شورای امنیت برای حمله به عراق، بهترین نمونه شکل‌گیری یک موازنه نرم است. در نظم تک‌قطبی دولت‌هایی که از قدرت مسلط نگرانند، ممکن است به‌دلیل ترس از واکنش آن، در خفا توافقات موازنه‌گرانه‌ای صورت دهند. شراکت بعضی کشورها در تولید سلاح هسته‌ای به طور پنهانی نماد چنین رفتاری است.  


  همراهی با تک‌قطب
همراهی هنگامی اتفاق می‌افتد که دولتی همراهی با قدرتمندترین یا تهدیدگرترین دولت را انتخاب می‌کند. همراهی در اساس شکلی از دلجویی (appeasement) است. در واقع دولت در معرض تهدید با همراهی می‌خواهد تهدیدگر را اقناع کند که او را به حال خود بگذارد. این رفتار، رفتار نادری است و معمولا دولت‌های ضعیف و منزوی که چاره دیگری ندارند آن را به کار می‌گیرند.  بعضی معتقدند که همراهی، رفتار شایع در سیستم تک‌قطبی است، زیرا از یک سو موازنه‌گری در برابر تک‌قطب دشوارتر است و از دیگر سو تک‌قطب در موقعیت بهتری برای تنبیه کردن یا پاداش دادن به دیگران است. اما دقت در سیاست بین‌الملل از سال1990 تاکنون نشان می‌دهد که همراهی‌ای از سوی دولت‌های در معرض تهدید آمریکا با این کشور صورت نگرفته است. به طور کلی همراهی هنگامی اتفاق می‌افتد که دولت ضعیف بر این تصور باشد که ائتلاف با دولت مسلط اولا تهدید را از بین می‌برد و ثانیا منافع آن را ارتقا می‌بخشد. اقدام لیبی در تحویل سلاح هسته‌ای نمونه‌ای از همراهی به شمار می‌آمد و بدان دلیل رخ داد که تعارض منافع شدید نبود.


  موازنه منطقه‌ای
بعضی دولت‌ها هم با تک‌قطب برای ایجاد یا حفظ موازنه منطقه‌ای وارد ائتلاف می‌شوند. ائتلاف دولت‌های اروپای شرقی و آسیا با آمریکا نمونه چنین رفتاری است. در خلیج فارس هم دولت‌های منطقه ائتلاف با آمریکا را برای حفظ خود در برابر همسایگان قدرتمند، به رغم دشواری‌های مترتب بر آن تداوم بخشیده‌اند. در این موارد در واقع حفظ موازنه منطقه‌ای، انگیزه ائتلاف با تک‌قطب است. البته تک‌قطب باید از آن منطقه فاصله جغرافیایی داشته باشد و قدرت تولید کالا‌های عمومی همچون امنیت را هم داشته باشد که آمریکا هر دو را دارد.


  بی‌طرفی
افزون بر استراتژی‌های فوق، دولت‌ها در شرایط ذیل ممکن است بی‌طرفی را در پیش گیرند:
1.‌ وقتی با تهدیدات چندگانه‌ای مواجهند که هریک از این تهدیدات  تبعات یکسانی دارد.

2.‌ هنگامی که اساسا با تهدید فوری مواجه نیستند.

3.‌ هنگامی که می‌خواهند در رقابت قدرت‌های بزرگ در کناری بمانند.

در سیستم تک‌قطبی این رفتار به ندرت دیده می‌شود اما در این سیستم همراهی ممکن است اندکی بیش از دیگر سیستم‌ها دیده شود. در این سیستم موازنه منطقه‌ای، اولویت بیشتر دولت‌هاست، به‌ویژه زمانی که آنان با تهدیدات منطقه‌ای فوری مواجهند و تک‌قطب هم در تصورات آنان شریک است. استراتژی‌های فوق تقریبا فهرست کاملی از انگیزه‌های دولت‌ها برای رفتار ائتلافی در جهان تک‌قطبی را فراهم می‌آورند. البته اینها ایدئال تیپ هستند و در جهان واقعی، رفتار دولت‌ها پیچیده‌تر است.

   مدیریت ائتلاف‌های تک‌قطب
در این سیستم، تک‌قطب ائتلاف‌ها را گزینشی و موقتی (ad hoc) شکل می‌دهد، البته دیگران در قبال تک‌قطب با توجه به ویژگی‌های آمریکا، منفعل نیستند و با انواع روش‌ها از جمله رفتار وفادارانه، برقراری رابطه شخصی با رهبران آمریکا و نخبگان آن و شکل‌دهی به لابی در این کشور تلاش می‌کنند تا بر رفتار تک‌قطب تاثیر بگذارند.

  جمع‌بندی
تک‌قطبی وضعیت جدیدی در سیاست بین‌الملل است و از این رو ادبیات آن هم نوپاست. از زاویه تاثیر بر ائتلاف‌ها باید گفت که ساختار ائتلاف‌های به جا مانده از جنگ سرد، اکنون در وضعیت سیالی قرار دارد و بعید است که در وضعیت کنونی هم باقی بماند. آمریکا به جای سپردن تعهدات درازمدت و نهادینه، علاقه‌مند به ائتلاف‌های دوجانبه و موقتی است تا اهرم‌ها و آزادی عمل خود را به بیشترین حد برساند. تجربه 15 سال اخیر محدودیت‌های نگاه ساختاری به سیستم بین‌المللی را به خوبی نشان می‌دهد.‌گرچه دیگران از حجم قدرت آمریکا نگرانند اما توزیع قابلیت‌ها به تنهایی واکنش آنان را دیکته نمی‌کند. چگونگی رفتار تک‌قطب، موقعیت جغرافیایی آن و نحوه استفاده این بازیگر از قدرتش، جملگی بر واکنش دیگران تاثیر می‌گذارد. تک‌قطب بودن برای آمریکا فواید مهمی در بر دارد که مهم‌ترین آن گسترش آزادی عمل این کشور است.

 

منبع:

 

   Alliance in Unipolar World, Stephen M  Walt .  2009, world politics, pp. 86-120



آخرین مطالب ...
» پنج راه حل سوزان مالونی به اوباما برای تعامل با ایران
» سوریه نقطه عطف سیاست خارجی اتحادیه اروپا
» اوباما و محدودیت‌های فروش سلاح
» قدرت مانور کره شمالی
» بحران اقتصادی جهان و افزایش فروش تسلیحات
» روسیه بازیگر مسلط در بازار تسلیحات هند
» آسیاگرایی آمریکا و تحدید چین
» ائتلاف ها در جهان تک قطبی
» غرب و چرخش معنادار در روش مواجهه با بحران سوریه
» نقش یهودیان در انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا: پول یا رای؟
» اصول مندرج در اجلاس سران جنبش عدم تعهد
» معامله در واشنگتن
» ناآرامی‌ها در صحرای سینا؛ ابعاد و پیامدها
» شکل‌گیری مثلث منطقه‌ای ترکیه ـ عربستان ـ مصر
» بیم و امیدهای دموکراسی لیبی
» جنگ فرقه‌ای ـ درد زایمان خاورمیانه جدید
» راهبرد و دیدگاه جنبش عدم تعهد و ایران نسبت به یکدیگر
» امریکای لاتین؛ بازگشت سناریوهای کهنه با چهره جدید
» اندیشکده بروکینگز: بازگشت عربی القاعده و بهره‌وری از ایجاد هرج و مرج
» تقویت نیروهای اطلاعاتی آمریکا در افغانستان

Home | FeedBack

Copyright © 2008 LoxBlog.Com . All Rights Reserved. Translation Www.NazTarin.Com