بادرود بر کاربرمحترم
هدف از ارائه مطالب این وبلاگ فقط درجهت شناختن بهتر فضای روابط بین الملل ومفاهیم مربوطه به آن است
وبه هیچ عنوان به حزب یا گروهی هیچ تعلقی ندارد ونخواهد داشت.
با سپاس -نیکنام
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
POWER PLAY و
آدرس
powerplay.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
پاکستان از بدو استقلال همزاد بحران بوده و ثبات و آرامش برای مردم آن کماکان یک آرزوست. این درحالی است که بنیانگذاران پاکستان همواره آرزو داشتند کشورشان متعلق به تمام مسلمانان آسیای جنوبی باشد تا در چهارچوب این مرزهای سیاسی بتوانند به دور از چالشها و در فضای آزاد مذهبی زندگی کنند. در همین حال، وجود دشمنی مانند هند و همچنین درگیریهای داخلی از بدو تأسیس پاکستان، بر انگیزة این کشور برای داشتن یک سازمان اطلاعاتی و ضدجاسوسی قدرتمند و مؤثر بیش از پیش افزوده است.
در سال 1948، حدود یک سال پس از نخستین رویارویی هند و پاکستان، سازمان “Inter Services Intelligence” (ISI) با تلاش یک ژنرال انگلیسی به نام «کاتوم»، تأسیس شد. مهمترین اهداف ISI عبارتند از: صیانت از منافع و امنیت ملی پاکستان در داخل و خارج؛ کنترل پیشرفت سیاسی و نظامی در کشورهای همسایه که بر امنیت ملی پاکستان تأثیر میگذارند؛ هماهنگی میان فعالیتهای اطلاعاتی سه نیروی مسلح ارتش و تحت نظر گرفتن افراد خود، اتباع خارجی، رسانهها، سیاستمداران پاکستانی، دیپلماتهای خارجی مقیم پاکستان و دیپلماتهای پاکستانی مقیم خارج. درحقیقت، این سازمان وظیفه دارد از مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژیک پاکستان دفاع نماید.
ISI طی شش دهة گذشته دستکم هفده مدیرکل داشته است که مدت فعالیت ژنرال اختر عبدالرحمن، در این سمت از سال 1980 تا 1987، طولانیترین مدت بود که با فعالیتهای ISI بر ضد شوروی در افغانستان مصادف گردید. دورة ریاست ژنرال «حمید گل» برISI (1987ـ1989) را نیز باید اوج قدرت این سازمان دانست. گفته میشود وی از طراحان اصلی ایجاد طالبان در افغانستان بوده است.
اصولاً برای انتصاب مدیرکل ISI، رئیس ستاد کل ارتش پاکستان ازطریق وزارت دفاع، اسامی سه ژنرال موردنظر را به نخستوزیر این کشور پیشنهاد میکند و وی میتواند یکی از آنها را انتخاب نموده یا هر سه را رد کند و اسامی جدیدی را درخواست نماید. همچنین نخستوزیر اختیار دارد طبق نظر خود، فردی را برای این پست برگزیند. باوجوداین، سازمان اطلاعات ارتش پاکستان این مزیت را دارد که میتواند در انتصابات خود از غیرنظامیان نیز استفاده کند؛ هرچند پستهای کلیدی این سازمان همواره توسط افسران ارتش اداره میشوند.
در دورة اخیر، سه نامزد برای تصدی مدیرکلی ISI بهجای ژنرال احمد شجاع پاشا که قرار بود در 18 مارس 2012 بازنشسته شود عبارت بودند از: وحید ارشد، ژنرال بازنشسته و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، خالد ربانی، فرمانده واحد پیشاور ارتش و ظهیرالاسلام، ژنرال بازنشسته و فرمانده واحد کراچی. در این میان روزنامه پاکستانی «داون» در 25 فوریه 2012 گزارش داد که اسفندیار پاتائودی، معاون فعلی ISI، و ژنرال نوشاد کیانی، رئیس حفاظت اطلاعات ارتش، نیز از دیگر نامزدهای این مقام بودند.
تغییرات در سازمان اطلاعات ارتش پاکستان که اکنون یکی از پنج سازمان امنیتی برتر جهان شناخته میشود، از بدو تأسیس آن، بهدلیل اهمیت این نهاد، مورد توجه سازمانهای اطلاعاتی منطقه و رسانههای علاقهمند به تحولات پاکستان قرار داشته است. اهمیت ISI تاحدی بوده که تحولات درون سازمانی آن هرچند سال یک بار رخ داده و معمولاً بازتاب رسانهای نیز نداشته است. مقامات پاکستانی نیز علاقهای به برانگیختن حساسیت سایرین نسبت به تحولات امنیتی کشورشان ندارند و کمتر اخباری از ISI به بیرون درز میکند.
دفتر نخستوزیری پاکستان طی بیانیهای در 9 مارس 2012 اعلام کرد که سرلشکر محمد ظهیرالاسلام بهجای سرلشکر احمد شجاع پاشا، ریاست ISI را برعهده خواهد گرفت. ظهیرالاسلام 55ساله که به پیشنهاد ژنرال اشفاق پرویز کیانی، فرمانده کل ارتش پاکستان، به سمت مدیرکلی سازمان اطلاعات ارتش این کشور منصوب شد، اهل «کهوتا» (از توابع راولپندی در ایالت پنجاب) و فارغالتحصیل دانشکدة نظامی پاکستان است. وی در خانوادهای نظامی متولد شده و پدر و سه برادر وی نیز از افسران بازنشسته ارتش هستند. ظهیرالاسلام در دوران پرویز مشرف، افسر فرمانده و عضو واحد پیادهنظام ارتش در ایالت پنجاب بود و هنگامیکه ژنرال پاشا در سال 2008 به ریاست ISI منصوب گردید، ژنرال ظهیر را به سمت معاون اطلاعات داخلی این نهاد اطلاعاتی انتخاب کرد. وی تا سال 2009 در این سمت خدمت کرد و سپس بهعنوان فرمانده لشکر پنجم ارتش پاکستان راهی بندر کراچی شد؛ بزرگترین شهر پاکستان که تقریباً شهری بیقانون است و بیش از هر چیز به ثبات نیاز دارد.
بهنظر میرسد، انتصاب سرلشکر ظهیرالاسلام بهعنوان مدیرکلی ISI بهدلایل زیر صورت گرفته است:
1. وی از افراد نزدیک به ژنرال اشفاق کیانی بوده و حتی امکان دارد در سال آینده بهعنوان فرمانده ارتش، بهجای ژنرال کیانی که درحال بازنشستگی است، منصوب شود. بدینترتیب بهنظر میرسد تغییر قابل توجهی در خطمشی اصلی ISI بهوجود نخواهد آمد و ارتش پاکستان، کماکان بر مبنای استراتژی از قبل تعیینشده به حرکت خود ادامه داده و مطابق خواست ژنرال کیانی در مسائل داخلی و سیاست خارجی پاکستان به اعمالنظر خواهد پرداخت.
2. ظهیرالاسلام در زمان جنگ مجاهدین با ارتش سرخ در افغانستان، نقش کانال ارتباطی را میان سران گروههای مجاهد و ISI ایفا میکرد. ازاینرو بهنظر میرسد که رهبران گروههای مسلح افغان، ازجمله جلالالدین حقانی، گلبدین حکمتیار و حتی برخی رهبران طالبان ارتباطات مستحکمی با وی داشته باشند. بنابراین، ژنرال ظهیر میتواند در تلاشها برای انجام مذاکرات صلح با طالبان، نقش مهمی ایفا کند. درواقع، اکنون که ارتش پاکستان به طالبان اجازه داده است با ایجاد دفتری در قطر، خود را متمایل به گفتگو با آمریکا نشان دهد و حکومت پاکستان به رهبری آصف علی زرداری نیز از روند مذاکرات طالبان با دولت افغانستان حمایت کرده، اگر مدیرکل جدید ISI اجازة تداوم مذاکرات را تحت نظر این سازمان صادر نماید، شاید مذاکره به معنای واقعی انجام بگیرد؛ زیرا تا وقتی مقامات ارشد ISI به حل معضل درگیری طالبان و متحدانش با دولت افغانستان و ائتلاف به رهبری ناتو تمایلی نشان ندادهاند و از مصالحه با مخالفان مسلح دولت کابل بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکنند، هرگونه مذاکره بینتیجه خواهد بود. باوجوداین، تازمانیکه طالبان هنوز با القاعده قطع رابطه نکرده و اعضای این سازمان در برخی ولایات شرقی افغانستان با طالبان همکاری دارند، سران طالبان از هرگونه معامله با حامد کرزای، رئیسجمهوری افغانستان، خودداری نمودهاند و حتی در سپتامبر 2011، برهانالدین ربانی، رئیس شورای عالی صلح، را به شهادت رساندند و اقلیتهای تاجیک، ازبک و هزاره (که نیمی از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند) به طالبان و ISI اعتماد ندارند، بهنظر میرسد چشمانداز همکاری سازمان اطلاعات ارتش پاکستان برای به نتیجه رسیدن مذاکرات طالبان با دولت کابل و آمریکا در دوره ریاست ژنرال ظهیرالاسلام نیز مانند دوران ژنرال پاشا چندان امیدبخش نباشد.
3. روابط پاکستان و آمریکا، بهویژه درپی حملة هوایی آمریکا به پاسگاههای مرزی پاکستان در اواخر نوامبر 2011 و قتل 24 سرباز پاکستانی، آنچنان متشنج شد که میان دستگاههای نظامی و اطلاعاتی دو کشور نوعی جنگ سرد اعلامنشده آغاز گردید و به توقف دیدارهای مقامات طرفین، تعلیق تمام همکاریهای دوجانبه و بسته شدن خطوط تدارکاتی ناتو در پاکستان، منجر شد. باوجوداین، در حوزة اطلاعاتی، همکاری آمریکا و پاکستان بهرغم تنشهای موجود، کاملاً متوقف نگردیده، چراکه بعد از واقعة 11 سپتامبر بهدلیل همکاری سازمان اطلاعات ارتش پاکستان با «سیا»، اهمیت ISI دوچندان شده است. بنابراین، انتخاب سرلشکر ظهیرالاسلام به ریاست ISI گامی در جهت کاهش سطح تنش در مناسبات اسلامآباد ـ واشنگتن ارزیابی میگردد. ژنرال ظهیر، برخلاف ژنرال پاشا که به داشتن عقاید ضدآمریکایی و داشتن رابطه با گروههای افراطی مشهور بود، یکی از طرفها در مذاکرات آمریکا و پاکستان در سالهای اخیر بوده و بهرغم داشتن روابط نزدیک با گروههای افراطی افغان و حتی پاکستانی (نظیر لشکر طیبه) انتصاب وی ظاهراً با مخالفت مقامات آمریکایی روبهرو نشده است. این باعث میشود رهبران غیرنظامی پاکستان درجهت بهبود رابطة کشورشان با آمریکا تلاش کنند. باوجوداین، بهنظر میرسد با توجه به روابط گسترده سازمان اطلاعات ارتش پاکستان با افراطیون افغان و پاکستانی و رخدادهایی همچون قتل اسامه بنلادن، رهبر سابق القاعده، در حملة کماندوهای آمریکایی به اقامتگاه وی در «ابتآباد» و کشتار مرزبانان پاکستانی توسط ناتو در نوامبر 2011، موفقیت مأموریت ظهیرالاسلام؛ یعنی کنترل دشمنی فزاینده پاکستانیها نسبت به ایالات متحده و مهار گروههای مسلح در پاکستان بسیار دشوار باشد. نشانة بارز این ادعا، تظاهرات ضدآمریکایی حدود چهل گروه افراطی پاکستانی، تحت نام «شورای دفاع از پاکستان» در اسلامآباد در اواخر فوریه 2012 بود که پلیس پاکستان شمار حاضران در آن را 2500 تن تخمین زد. ژنرال حمید گل، رئیس اسبق ISI و مولوی سمیعالحق، از رهبران مذهبی مرتبط با القاعده، علاوهبر قهرمان خواندن «بنلادن» و توصیف ملا محمد عمر (رهبر طالبان افغان) بهعنوان امیرالمؤمنین، به سیاستهای آمریکا درقبال پاکستان تاختند و جهاد با آمریکاییها را خواستار شدند. حتی ژنرال گل تهدید کرد که درصورت بازگشایی مسیر تدارکات ناتو توسط دولت زرداری، ملت پاکستان به پا میخیزد. بهنظر میرسد، سران ارتش پاکستان و ISIمیکوشند با گردهم آوردن گروههای تندرو و تحریک احساسات آنها، از واشنگتن امتیاز بگیرند و درعینحال، به دولت باراک اوباما یادآور شوند که تلاش آمریکا برای وادار کردن نظامیان به همکاری با دولت غیرنظامی و تغییر سیاستش درقبال القاعده و طالبان، به این راحتی ممکن نیست.
حسامالدین حجتزاده، کارشناس مسائل بینالمللی
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده توسط اژدر نیکنام | لينک ثابت |پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:,