ورود ناتو به ادبیات بازدارندگی و خروج از ادبیات تعامل و همکاری با شرق در اصل بازگشت ناقص به دوران جنگ سرد است. اجلاس سران ناتو در شیکاگو در حالی خاتمه یافت که روسیه و چین با دقت، نتایج این اجلاس را دنبال میکردند. پوتین بنا به دلایل مصنوعی از شرکت در این اجلاس اجتناب کرد و زرداری رئیس جمهور پاکستان نیز با ناراحتی این اجلاس را ترک گفت تا پاسخگوی مردم خود باشد و از سوی دیگر ارمنستان نیز با انتقاد از عدم توجه به نظرات این کشور در بحران قره باغ از شرکت در سطح رئیس جمهور خوداری کرد.
جدا از واکنشهای دیپلماتیک، ضروری است تا بار دیگر از منظر نظری، رهیافتهای اجلاس ناتو در شیکاگو مورد ارزیابی قرار گیرد. امروزه تعداد کشورهای عضو ناتو به ۲۸ کشور افزایش یافته است و در نگاه تصمیم سازان ناتو، لزوم افزایش تعهدات و ظرفیت ناتو امری اجتناب ناپذیر است و در این درک راهبردی، ناتو مجبور است تا به نوع ماموریت ناتو و کشورهای عضو ارزیابی دقیق داشته باشد. اجلاس شیکاگو فرصتی برای بازنگری و تعیین اهداف این سازمان بود و بنظر میرسد که با توجه به اصرار آمریکا، موضوع گسترش ناتو به شرق و خصوصا تعریف جدید از ناتوی آسیا از سرعت جدید برخوردار میشود. طرح راهبرد جدید ناتو و تشکیل اراده سیاسی هنوز در کشمکش تجدید پیمان و تعهد جدید کشورهای عضو قدیم و جدید ناتو قرار دارد. تلاش برای خروج از بحران مالی و نگرانی از رفتار یکجانبه از جانب عضو برتر این سازمان یعنی امریکا برای متحدین سنتی ناتو بصورت سایه و روشن ادامه دارد و ژلهای شدن رفتار دسته جمعی است که از درون بعنوان یک دغدغه حفظ شده است. نوع دگرگونی سیاسی در ابعاد داخلی اعضاء برتر ناتو و ترکیب آن با پیچیدگی فضای سیاسی جهان بگونه ای است که امکان فرسایش پیوستگی اعضاء را افزایش داده است. نمونه نگاه فرانسه به تحولات و ماموریت ناتو اینگونه تلقی میشود اگرچه رهبران جدید فرانسه و امریکا تلاش کردند تا با حفظ تعهدات انتخاباتی هربک کماکان از تصمیم یکباره خوداری کنند ولی پذیرفتند که شیب تمایلات خود را برای اهداف مستقل ملی خود ادامه دهند.ادامه….
مشکلات اقتصادی غرب خواهی نخواهی منجر به تغییر توجه به نیازهای امنیتی دهه گذشته شده است و از سوی دیگر باز خیزی روسیه جدید با پوتین و ادامه اصرار چین بر پیشرفت با ثبات چهره جدیدی از رقابت پدید میآورد. تغییر توارن حداقل این پاردایم است و از سوی دیگر چناچه در گزارش تصمیم سازان ناتو آورده شده است. کشورهای ناتو نمی توانند اجازه دهند که خطرات قرن بیست و یکم همانند خطرات گذشته نقش آفرینی داشته باشند و بین رهبران تفرقه ایجاد گردد و آنها را در تصمیم گیریهای جمعی ضعیف نمایند. لذا پیشنهاد می کنند تا طرح راهبرد جدید ناتو بگونه ای تکامل یابد تا نقش ناتو درقبال اعضاء مکمل یکدیگر باشد همچنانکه آقای گیتس وزبر دفاع پیشین آمریکا در ادبیاتی انتقادی این موضوع را قبل از جروج از سمت خود به صراحت عنوان کرد.
قابل اشاره است که در سال ۲۰۱۰ در راهبرد جدید ناتو علاوه بر چالشهای جدید اهداف گذشته ناتو مجددا مورد تاکید قرار گرفته بود و در اجلاس ۲۰۱۲ سران ناتو در شیکاگو با کمی تغییر، این تصمیمات با مشی جدید ناتو وارد عرصه های اجرایی شود. در آن راهبرد به موارد زیر اشاره شده بود:
- هدف اصلی ناتو ایجاد امنیت از طریق ابزارهای سیاسی و نظامی بمنظور حفظ آزادی و امنیت تمامی اعضاء خواهد بود.
- کشورهای عضو نسبت به امنیت فرا آتلانتیک متعهد می باشند و در واقع امنیت دائمی امریکا با امنیت اروپا به مرتبط می باشد.
- امنیت کلیه اعضاء غیر قابل تقسیم بندی است: حمله به یک کشور عضو به مثابه حمله به تمامی اعضاء تلقی می گردد.
- ترکیب نیروهای نظامی کشورهای عضو باید از قابلیتهای ذیل برخوردار باشند: ۱٫ توان بازدارندگی درمقابل هرگونه حمله احتمالی ۲٫ تضمین حفظ استقلال سیاسی و تمامیت ارضی کشورهای عضو ناتو.
- موفقیت کشورهای عضو به نقش اعضاء در پذیرش خطرات و مسئولیت پذیریها همچنین تقسیم منافع بصورت یکسان بستگی دارد.
- ناتو از ظرفیت تمامی ارتباطات خود با سایر کشورها و سازمانها بمنظور پیشگیری و کاهش بحرانها استفاده خواهد نمود.
- ثبات، شفاف سازی، پیش بینی، پائین بودن سطح جنگ افزارها و راستی آزمائی در زمینه کنترل تسلیحات و قراردادهای عدم اشاعه می تواند از تلاشهای سیاسی و نظامی ناتو در جهت نیل به اهداف راهبردی آن پشتیبانی نماید.
در اجرای اهداف و وظائف اساسی ناتو جهت تامین امنیت، کشورهای عضو منافع – مشروعیت امنیت سایرین را مورد احترام قرارداده و برطبق منشور سازمان ملل راه حلهایی مسالمت آمیز را جهت مناقشات دنبال می نمایند.
در یک نگاه کلی جدا از روایتی دیپلماتیک از این هداف ذکر شده می توان اذعان کرد که ناتو در پی خلاص شدن از بحران های پرهزینه و مدیریت بحران ها بر اساس درک غیر مکانیکی و هوشمند است با توجه به تدوین استراتژی نظامی امریکا میزان انطباق پذیری اهداف ناتو با تغییرات اعمال شده در استراتژی ملی امریکا یک ضرورت بود وامریکا تلاش کرد تا با بهره گیری از اجلاس شیکاگو این موضوع را امکان پذیر نماید. در این خصوص بایستی اشاره نمود با توجه به تغییر تمرکز امریکا از اروپا به آسیا عملا امریکا در حال واگذاری تعهد و اولویت خود در اروپا است و مسئولیت امنیت در اینده را به محیط درونی اروپا می سپارد و این موضوع سبب خواهد شد که امریکا تنها با حفظ امتداد بعنوان یک ذخیره استراتزیک برای اروپا ظاهر شود.
اگرچه در این تعامل امنیتی نظامی تلقی دفاع دسته جمعی کماکان حفظ می شود ولی در راستای انتخاب حوزه های جدید این امکان را به امریکا می دهد تا بعنوان عضو برتر در ترسیم آینده و مدیریت در رهبری چند جانبه گرایی در حوزه غرب بعنوان قدرت عمودی بر عرض ناتو تجلی نماید. ورود ناتو به ادبیات بازدارندگی و خروج از ادبیات تعامل و همکاری با شرق در اصل بازگشت ناقص به دوران جنگ سرد است و اگرچه به تهدیدات نوین توجه خاصی را بعمل می اورد لیکن بیانگر دوره ای از رقابت متوسط با همکاری موردی است و این موضوع نیز ناشی از وضعیت متقابل قدرت های بزرگ پاسیفیکی آسیا و اتلانتیکی است.
خبرگزاری فارس